کد مطلب:2605 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

گنجینه پرسمان » اجتماعي و فرهنگي

احساس غربت و تنهايي، ناهنجاري رفتاري و روحي و رواني، مشكل ناسازگاري با اعضاي خانواده و برخي مشكلات ديگر روحيه صاحب نامه را آزرده و رنجور ساخته و درخواست كمك و چاره جويي نموده است.

خواهر گرامي! نامه طولاني و مفصل شما با صبر و حوصله و دقّت لازم از آغاز تا انجام مطالعه شد و محتواي آن در چهارده بند تلخيص گشت تا در موقع مناسب پاسخ آن داده شود، اما همان گونه كه در پزشكي، تشخيص به شيوه باليني از دقيقترين راهها، هم براي شناسايي ريشه و علت بروز بيماري است و هم نافذترين و مؤثرترين راه درمان و معالجه مي باشد. شناخت ريشه مشكلات و معضلات اجتماعي و اخلاقي و روحي و رواني و استرس و اضطرابها و از اين گونه امور كه هر يك از آنها نوعي بيماري مي باشند، در حل و درمان آن بايد از شيوه باليني و آزمايشهاي علمي بهره برد.

به همين دليل فعلاً نيازي نميبينيم به نامه شما پاسخ دهيم. همان گونه كه پزشك متخصص گاهي تا نتيجه آزمايش را نبيند، دارو تجويز نميكند. بنابراين يك آزمايش مي دهيم. پس از اجراي دقيق آزمايش نتيجه آن را برايمان بنويس تا تصميم لازم اتخاذ گردد.

اگر نياز شد، به نامهاي كه نزد ما است، پاسخ خواهيم داد، چون هدفمان حل مشكل و رفع معضل اصلاح رفتارها و گفتارهاي ناهنجار است. يادتان باشد در نامه خويش مكرّر نوشتهاي هر چي شما بگوييد، عمل خواهم نمود.

نامهاي به پدر

اولين تست براي يافتن راه حل علمي مشكلات شما، نوشتن نامهاي به پدرت (كه مدير خانه و محور زندگي است)، توسط خود شما تشخيص داده شد.

نامهاي با مضمون و بلكه الفاظ و عبارات ذيل به پدرت بنويس و عكس العمل و پاسخي را كه پدرت به نامه شما مي دهد، برايمان ارسال كن.

بسم اللَّه الرحمن الرّحيم. پدرم، تاج سرم. سلام عليكم؛

بابا، اي آسمان عزت و سعادت و پرواز من، اي زمين آسايش و امنيت و كمال من، مجدداً سلامم راتقديم شما مي كنم. سلامي لطيفتر از شبنم و گرمتر از خورشيد و ستارگان چشمك زن آسمان.

پدرم، اي كسي كه خدا تو را واسطه آفرينش من قرار داد و ولايت و اطاعت تو را بر من فرض و واجب ساخت.

من شما را دوست دارم و به داشتن پدري چون شما افتخار مي كنم. به خودم مي بالم و از خداوند پيوسته صحت و سلامتي و نشاط و شادابي شما را طلب مي كنم تا سايه عزت آفرين شما بر سرم به بلنداي آفتاب و عمر زمين و زمان گردد.

پدر عزيز و محبوبم. من رعنا دخترت هستم. دوست دارم صميمانه با شما سخن بگويم و درد دلهاي خويش را با شما در ميان بگذارم، چون شما فرهنگي و اهل درايت و منطق هستيد و تمام تلاش شما اصلاح فرهنگ جامعه و تربيت شايسته فرزندان اين مرز و بوم مقدّس است. پس قطعاً فرزندت كه حاصل عمر و ميوه دل و ثمره تلاش و زحمات طاقت فرساي شمإ؛ خخ است، بيشتر مورد محبّت و لطفتان قرار مي گيرد، ولي از طرفي شرم و حياي پدر فرزندي و احترام ويژهاي كه در درون دلم و از اعمال ضمير و قلبم براي شما قائلم، باعث شده است كه حرف هايم را از طريق نامه و نوشته در ميان بگذارم.

پدر محبوبم، من كوچكتر از آن هستم كه بخواهم به شما چيزي بياموزم، اما از خود شما معلّم عزير و پدر مهربانم آموختهام كه گاهي پيامبر عظيم الشأن اسلام، كه آيينه تمام نماي صفات جمال و جلال خداوندي و عاليترين تجلّي گاه اسماي حُسنا و اسم اعظم پروردگار بود، به سلمان و ابوذر مي فرمود: مرا نصيحت كن، زيرا قرآن مي فرمايد: انّ الذكري تنفع المؤمنين. البته من كوچكتر از آن هستم كه بخواهم خودم را جاي سلمان و ابوذر قرار دهم، ولي با شما پدر فرهنگي و فهميده كه پيرو راستين پيامبر اسلام(ص) هستيد، مي خواهم صحبتي صميمانه داشته باشم.

پدرم، قبول دارم كه فرزندي بد اخلاق و بلكه بد زبان و عصباني هستم اما شما هم قبول داريد كه از بدو تولّد بد اخلاق و عصباني به دنيا نيامدهام، بلكه عواملي در فرهنگ حاكم بر خانواده، طرز برخورد و رفتار و حرف زدن اعضاي آن يا جوّ موجود در مدارس و يا علت يا علل ناشناخته ديگري چنين وضعيتي را برايم پيش آورده است كه خودم نيز به شدّت از آن رنج مي برم و دست نياز به سوي شما پدر دلسوز و رئوف دراز مي كنم تا به من كمك كني.

پدرم، گاهي كه از طرز نگاه يا حرفهاي سرد و گرم اعضاي خانواده رنجيده خاطر و عصباني مي شوم، احساس مي كنم هيچ كس در اين دنيا - حتي خدا - مرا دوست ندارد! لذا حرفهاي زشت و نامناسب از دهانم بيرون مي آيد، ولي بعد به خلوت كه مي روم از گفتار و رفتار پشيمان مي شوم. با خواندن نماز و استغفار و گريه و اشك خويش به درگاه خداوند از او مي خواهم مرا ببخشد و هدايت كند و كاري نمايد كه ديگر با گفتار و رفتارم موجبات رنجش خاطر مبارك شما و مادرم و خواهرانم را فراهم نكنم. اما پدرِ بهتر از جانم، چه كنم؟ دست خودم نيست. هنور چند ساعت يا روزي نگذشته است كه جوّ حاكم و وضعيت عصبانيت و پرخاشگري منزل ما، باعث مي شود بي اختيار كنترل خودم را از دست بدهم.

من چاره اين درد را به دست مبارك شما مي بينم. اگر شما با مديريت و رأفت پدرانه خويش يك جلسه خانوادگي برايمانب گذاري و مادرم و خواهرانم و خودم در آن جلسه حضور داشته باشيم و شما آثار مخرّب روحي و رواني بد اخلاقي در دنيا و عذاب و كيفر آخرتي آن را براي همه اعضاي خانواده توضيح دهيد و تأثيرات منفي سوء معاشرت و بداخلاقي و بدزباني را كه در جسم و جان و رزق و روزي و عمر و خوشبختي انسان مي گذارد و باعث مي شود آدمي در دنيا احساس غربت و تنهايي كند، بفرماييد، گذشتهها را فراموش كنيم و از همين امروز زندگي جديد و تولّدي دوباره را با اخلاق حسنه و برخوردي شايسته و صميمي شروع كنيم. هر هفته در يك ساعت معيني اين جلسه خانوادگي را داشته باشيم و از روي كتابهاي علمي و روانشناسي يا اخلاقي و آيات و روايات فوايد خوش اخلاقي و عواقب سوء بداخلاقي را بخوانيد و توضيح دهيد، مثلاً از كتاب اخلاقي و ارزشمند معراج السعادة مي توانيم شروع كنيم و اگر صلاح دانستيد، در برخي جلسات چند دقيقهاي از احكام و مسايل شرعي از روي مسئله مراجع توضيح داده شود.

با اين كار مطمئنم هم به تدريج همه اعضاي خانواده نسبت به هم صميميتر و مهربانتر مي شويم و همه ما در صدد اصلاح خودمان بر مي آييم و هم مطلب جديدي را از شما پدر دلسوز و استاد و راهنماي زندگي مان مي آموزيم.

پدرم، خواهش مي كنم نامهام را با دقت بخوان و با تصميم عملي خويش پاسخ نامه دخترت را بده. منتظرم پدرم. والسلام.

خواهر عزيز و گرامي! نگو خجالت مي كشم. شرم و حياي بي مورد مهلك و كشنده است، هم چنان كه شرم و حيا اگر عاقلانه باشد، ارزندهترين سرمايه حيات انساني است. حيا و شرم شيطاني كه در روايات به حياء الحُمْق يعني شرم و حياي برخاسته از جهالت و ناداني تعبير شده، آدمي را از حركت و تكامل و بالندگي و سازندگي باز مي دارد. منتظر اقدام شما و ارسال عكس العمل و پاسخ نامه شما از طرف پدرت مي باشيم.